با سلام
متشكر از نظرات ومحبتهات
از اين كه دارم با تاخير بهتون سر ميزنم از شما معذرت ميخام .بذار به حساب شلوغي سرمو و مشغله زيادم.
واما راجع به داستان؛ من در حالي كه درب و داغون روي زمين افتاده بودم ناگهان رعشة دستي رو روي بدنم احساس كردم، سرم رو كه بالا آوردم ديدم همونه كه تو خواب و رويا دنبالش ميگشتم.هم خوشگل و هم باكلاس.بعد از اين كه حالمو پرسيد واز سلامتم مطلع شد از من دعوت كرد كه بريم كافي شاپ.اونم چه كافي شاپي!!!و...